دوستیهای اینترنتی و عواقب آن
با عرض سلام به کلیه دوستان با توجه به مهم بودن نوع آشنایی و شناخت دو طرف تصممیم گرفتم این مطلب را در وبلاگ درج کنم
امروزه یکی از ابزارهای دوستی البته بهتره عرض کنم یکی از ساده تریم ابزارهای دوستی آشنایی از طریق چت میباشد به راحتی زمانی که در اتاق خود هستید بدون نمای Face 2 Face با هر کسی که بخواهید در تماس هستید خوب اینارو همه شما بهتر از من می دانید اما برخی افارد به دلیل عدم اعتماد به نفس و یا به دلایل کمبود هایی که دارند قادر نیستن در محیط اجتماع دوستی برای خود انتخاب کنند پس چت را بهترین محیط برای رسیدن به هدف خود می دانند معمولا بوسیله عکس های آقا و خانم خوشگل و جذاب که جای خود قالب می کنند چند روزی رو با یک سری حرفهای دروغ که عقده رسیدن به آنه موقعیت را دارند تلف می کنند آخرش چی؟ در بهترین حالت زمانی که همه چیز رو راست باشه هم مشکل بوجود می آید چطور میشه دو نفر بدون اینکه همدیگر رو ببینند و همش با یکسری پی ام و دینگ و دونگ و یه سری اشکال پیوند دوستی و حتی بعضی ها پیوند ازدواج خود را می بندند آن شخصی که از طریق چت با شما آشنا شود مطمئن باشید با صد نفر دیگه هم آشنا می شود از کجا معلوم همون حرفهای که به شما زده رو به دیگران هم نزده باشد
آقا پسرها مواظب باشید:
چه برداشتی از دختری که دراید باهاش چت می کنید دارید آیا اکثر مواقع غیر از این نیست که قبل از هر اقدامی به شما پی ام میده اول Web plz یا ax plz یا cam plz خوب حالا اگر طرف شما رو دید و پسندید میره سراغ مسادل دیگر چنین دختری که فقط اولین شرط دوستی ظاهر طرف میباشد اصلا دوست خوبی نمی تواند برای شما باشد چون هر زمان که از ظاهر شما خسته شد و یا ظاهر بهتری پیدا کرد میرود سراغ فرد دیگری البته این دختر ها اولین ضربه را خود می خورند چون ظاهر زیبا نشاندهنده باطن زیبا نیست به خاطر داشته باشید برخی از دخترها دوستی را سرگرمی می دانند و برای اینکه مقابل دوستان خود کم نیاورند دنبال یک دوست پسر با ظاهر زیبا و حالا اگر که یه ماشین اسپرت که کمکهاش رو پایین اورده باشند رو رینگ اسپرت و چراغ خطراش رنگ ماشین و سر اگزوز و خلاصه یه الاف به تمام معنا که با یه زنگ واسه خانم حاضر بشه و یه بابای پولدارم داشته باشه تا پاسخگوی عقده های خانم باشه بد نیست خلاصه آخر سر شما آقا پسر که خودت رو زرنگ فرض کردی ضرر می کنی
دختر خانمها مراقب باشید:
بعضی پسرا یا بهتر بگم بیش از 80 در صد آقا پسرا همونایی که می گن عاشقت هستند همونایی که می گن کوه رو برات جابجا می کنند و خلاصه 4 تا شعر که معلوم نیست از کجا پیدا کردند و اسمتو توش یه جورایی جا دادند و میگن اون هفته میاییم خواستگاری فقط و فقط دنبال رسیدن به جسم و بدن شما هستند تا بواسطه اون شهوت خود را فروکش کنند حتما بارها دیدی تو چت طرف میاد میگه salam asl plz خوب تو هم که جون می کنی تا جواب بدی یا این قدر دران بهت پی ام میدن که تسک بار ویندوزت اون پا یین رو میگم پر شده از پنجره افراد خلاصه با صد تا دینگ و دونگ جلب توجه میکنه اگه جوابش رو دادی که بعد از چندتا پی ام دیگه میپرسه اهل فلان برنامه هستی اگه گفتی آره که دیگه ولت نمی کنه حتی اگه دروع هم گفته باشی همچین آویزونت میشه که به خودت لعنت میفرستی اگه هم که جواب ندی او ه او ه وای وای هر چی فحش و ناسزا تو این چن د سال یاد گرفته رو به جنابعالی نسبت میده
فلسه نهایی دوستی های چتی:
خوب حالا فرض می کنیم همه چیز در بهترین شرایط باشه همه مثبت هستیم هم شما و هم طرفی که چت می کنید و به سلامتی با هم دوست شدید خوب هر زمان که تماس میگیرد با طرف و تلفنش اشغال چه حسی داره ؟ غیر از اینه که دلت زیره حوله نکنه با یکی دیگه آره نکنه داره چت می کنه و 1000 تا فکر بیخودی خوب پسر خوب یا دختر خانم عزیز این میشه چی بی خودی عمرتونو صرف می کنید مگه میشه وابسته نشید به هم دیگه غیر ممکنه نمی گم دوستی بده بر عکس یکی از روابطی که تاکید می کنم باید وجود داشته باشد دوستی سالم بین دختر و پسر میباشد اما اولا همیشه صادق باشید و راست بگویید اون چیزی که هستید رو رو کنید اعتماد به نفس داشته باشید اگر قادر نیستسد ظاهر خود را زیبا کنید مطمئن هستم می توانید باطن زیبایی داشته باشید سعی نکنید از دوستی فقط و فقط دنبال مسائل جنسی این چیزا باشید ارزش دوستی خیلی با لا تر از این حرفاست دوست داشتن رو یاد بگیرید تا دوست داشتن رو لمس کنید
حرف آخر:
اول از هر چیزی من رو ببخشید قصد توهین به کسی رو نداشتم سعی کردم با زبون خودتون بنویسم چون روزی هم سن و سال شما بودم و همه این دوستیهارو تجربه کردم شاید درست نباشه که بگم چند تا دوست دختر داشتم که از چت باهاشون آشنا شده بودم اما آخر عاقبتش زیاد جالب نبود غیر از اینکه وقتم بیهوده هدر رفت و احساساتم نابود شد زود وابسته نشید بخدا عاشق شدن و دوست داشتن با وابستگی فرق داره زود احساس نکنید که عاشق شدید شاید خیلی ها هم از چت دوست خوبی پیدا کردن و خیلی ها هم کارشون به ازدواج رسیده و مشکلی نداشتند خوب خدا رو شکر همیشه گفتم استثنا هم وجود دارد اما آیا شما هم یک استثنا هستید ؟ بیایید کلی فکر کنیم از هر وسیله ای خوبه که نهایت استفاده رو ببریم اما نه سوء استفاده اگر به شما می گم قبل از ازدواج رابطه جنسی نداشته باشید حتما به نفع شماست چون من بابت این حرفها پولی از کسی نمی گیرم و برام هم فرقی نمی کنه که شما رابطه داشته باشید یا نداشته باشید عقده رابطه جنسی هم ندارم که فکر کنید چون خودم نمی توانم پس از اینکه دیگران انجام بدهند حسادت کنم نه اصلا اینطور نیست ارزش شما بالا تر از این مسائل است دوستی در نظر خواهی با لحن تندی گفته بودند که چطور در امریکا سن رابطه جنسی به زیر 15 سال رسیده و مشکلی هم ندارند در پاسخ به این دوست باید عرض کنم اولا من خودم دورانی رو در امریکا تحصیل می کردم و اگر شما فقط شنیدید من با چشمان خودم دیدم در امریکا کودک 6 ساله تفنگ در دست خود می گیرد و آدم می کشد پس ما هم همین کارو انجام بدیم من با یکی از استادان امریکایی ارتباط نزدیکی دارم بهتره بدونید سن مجاز برای سکس بالای 17 سال است البته این سن بسته به موقعیت اجتماعی هر سال تفییر می کند اما تا سال 2006 که از 17 سال کمتر نشده بود در کل هیچ اجباری و الزامی نیست که نوشته های من و سایر دوستان رو عمل کنید از من گفتن بود حالا تصمیم گیری با شماست بحث رو همینجا تموم می کنم و برای همه شما دوستان خوب آرزوی سعادت می کنم
یکی از سخت ترین مراحل زندگی هر انسان انتخاب شریک مناسب برای زندگی خود میباشد هر انسانی در ذهنیت خود این شریک را پردازش کرده و آینده خیالی خود را بازسازی می کند طبیعتا شخص بازسازی شده بهترین است زیبا ترین است اما زندگی رویا نیست زندگی حقیقتیست تلخ و شیرین زیبا و زشت با تولد شروع می شود و با مرگ و یا در لفظ فلسفی با تولدی دیگر به اتمام میرسد همه ما روزی به دنیا آمده ایم و روزی از دنیا میرویم اما آیا همه ما طمع واقعی زندگی را چشیده ایم انتخاب های ما این زندگی را می سازد انتخاب همسر انتخاب رشته تحصیلی انتخاب شغل و ... اما انتخاب یک زوج تاثیر مسفقیم روی انتخابهای بعدی ما دارد دوستان زیبایی طرف شما یک شرط انتخاب است اما بهتر است بدانیم ظاهر هیچ یک از انسانها در اختیار خود آنها نبوده زشت ترین و زیبا ترین انسانها هم ازدواج کرده اند چه افاردی بودند که علی رغم ظاهر خوب بهترین زندگی را همراه با خانواده خود تجربه کرده اند و بالعکس افرادی که زیبا رو بوده اند و هرگز فرصتی برای زندگی نداشته اند کلا در انتخاب همسر اولین معیارتان ظاهر نباشد چراکه زشت و زیبا بعد از گذشت چند ماه یا یکی دو سال کاملا عادی می شود به قول قدیمیها زن و مرد خوشگل مال مردم هستند زیبای همسر شما نه شکم شما را سیر می کند نه تاثیری در روند زندگی زناشویی شما دارد .
در زندگی هرکشی دوران پر شروشور جوانی را پشت سر می گذارد در این دوران کارهای عجیبی انجام می دهد که بعده ها به عملکرد خود می خندد دختران غریزه خودنمایی خود را بیشتر در سنین جوانی ابراز می دارند و پسران نگاههای آنچنانی خود را کم کم از دوران نوجوانی و جوانی شروع می کنند حس دوست داشتن حس عشق و علاقه ای که برگرفته از این خودنمایی ها و اون نگاهها باشد مقطعی است دختری پسری که 16 یا 17 سال سن دارند واقعا چه چیزی بین آنها ردو بدل می شود که باعث عشق میان آندو می شود چرا بارها دیدم افاید که از سنین 14 یا 15 سالگی با هم دوست بودندو بعد چند سال با هم ازدواج کردند و خدا رو شکر راضی هم بودند اما این در مورد همه صادق نیست زود تا یه چشم و ابرو میبینید نرید تو فکر ازدواج ظرفیت خودتون را بالا ببرید اینطور نباشید که تا یه دختر که چشم و ابروی زیبا و صدای جذاب دارد دستش به شما بخورد خودتونو گم کنید خوب در بعضی افرادم که دیگه کار دست خودشون می دونو ...
دختران و زنان به صورت سمعی وابسته می شوند و پسران و مردان به صورت بصری یعنی چی ؟ یعنی اینکه امکان دارد خانمی با شنیدن صدا و لحن صحبت کردن آقایی به اون آقا ندیده وابسته بشود به هر حال هر کدوم ما تصویری از شخصی که اون طرف خط تلفن نشسته و با ما صحبت می کند ساخته ایم و این تصویر فقط از روی طرز صحبت و لحن بیان طرف میباشد اما آقایون زمانیکه یک نفر رو می بینند بدون اینکه خصوصیات اخلاقی طرف رو در نظر داشت هباشند ابراز می کنند که یک دل نه هزار دل عاشق شده اند واقعا این معیار خوبیست برای ازدواج؟
نکته ای که اهمیت زیادی دارد مطمئن باشید هیچ وقت شخصی که تمام خصوصیات مورد نظر شما را به عنوان همسر داشته باشد و به تمام نیازهای شما پاسخ دهد پیدا نخواهید کرد چه مرد و چه زن اگر فردی را انتخاب کردید که بیش از 70 درصد از خصوصیات مورد نظر شما را داشت اون شریک خوبی برای شما می تواند باشد به هر حال در ازای نداشتن 30 درصد خصوصیات مورد نظر شما شاید خص.صیات دیگری هم داشته باشد و البته در زندگی می تواند میزان قابل توجه از خصوصیاتی که ندارد رو با کمک شما بهد ست بیاورد البته این رابطه کاملا دو طرفه است دوستان عزیز زندگی فقط عشقو دوست داشتنو رابطه جنسی و این حرفها نیست صددر صد زندگی سختیهایی هم دارد دعوا دارد مشاجره دارد بحث دارد بیماری دارد کار کردن دارد حالا امروزه که با توجه به مشکلات مادی اکثرا اجاره خانه و مشکل شغل و خیلی چیزای دیگه هم بهمراه دارد زندگی همین نیست که شما مدام بهم بگید عزیزم عاشقتم عزیزم دوست دارم باور کنید اینها همه عادی می شود دیگه از رابطه جنسی داغ تر که نداریم حتی روزی اون هم عادی می شود و کم کم حتی فراموش می شود عاقل باشید حتما مشورت کنید با کسی که قبولش داریدو البته موفق بوده که این موفقیت نباید فقط از دیده شما باشد بلکه از دیده دیگران هم باید شخصی موفق محسوب شود زندگی سرتاسر ریسک است خیلی ها ریسک می کنند و موفق می شوند و خیلی ها هم متاسفانه شکست می خورند دوست داشتن رو خاص یک نفر بدونید چه کسی نزدیک تر از همسر به انسان
سخن آخر نویسنده :
معیار انتخاب همسر یکی و دوتا نیستند تمامی جوانب رو در نظر بگیرید مهمترین تصمیم زندگی شما تصمیم ازدواج می باشد به خاطر داشته باشید هر انسانی فقط یکبار فرصت زندگی دارد پس درست و منطقی تصمیم گیری کنید تا زندگی را به معنای واقعی لمس کنید زنده ماندن هنر نیست این زندگی کردن است که امروزه هنر تلقی می شود پس سعی کنید هنرمند قابلی باشید اگر احساس می کنید مرد شده اید و می خواهید ازدواج کنید باید طوری رفتار و برخورد داشته باشید که دیگران هم حس کنند شما مرد شده اید دختران در خانواده به پدر خود تکیه میکنند و شما به عنوان شوهر باید تکیه گاهی به مراتب محکم تر برای همسر خود باشید تا آنها در کنار شما احساس امنیت کنند از هر لحاظ مسئولیت پذیری آسان نیست دختران دست از زندگی تجملاتی بردارید سعی کنید کمک شوهر خود باشید نه اینکه مشکلی به مشکلات او اضافه کنید سازگار باشید تا طمع زندگی را بچشید صبور باشید با امید موفقیت برای تمام شما خوانندگان این مطلب امیدوارم ذره ای موثر واقع شده باشم اگر اینگونه بود به یاد من باشید
ما 2 گروه زن داریم که به دلیل ترس از انتخاب بد حاضر نیست ازدواج کنه.گروه اول زنانی هستند که منتظر یه فرصت خوب هستند.اینها
خیلی خطرناک دارن حرکت میکنند.افرادی هستند که زیر نگاه شدید اطرافیان
قرار دارند و مسلماً نمی خواهند که پس از ازدواجشان بشنوند : اِهه ، یارو
رو! اینهمه صبر کرد آخرش با این تحفه ازدواج کرد! از طرفی بی اعتمادی به در
و دیوار و عدم شناخت فاکتورهای صحیح یک نفر قدرت بله گفتن را
ازشون سلب میکند.آنها یه فرد کاملاً تضمین شده رو از هر نظر می خواهند.
اونها هزینه زمانی گزافی رو دارن پرداخت می کنند و مسلماً می خواهند از
اینهمه هزینه سودی عایدشون بشه و همچنین مشت محکمی بر دهان یاوه گویان
بزنند. دخترانی که باید یه چیزهایی رو به بعضی ها ثابت کنند و برای یک
مرتبه هم که شده پوزشون رو بزنند! این گروه باید به چند نکته توجه کنند.
1-این هزینه سنگینی رو که شما در حال پرداختش هستید باعث میشه که سطح انتظاراتتون بالا
بره.شما معمولاً بعد از ازدواج خیلی بیرحم میشین! چون زمانی دیگه برای از
دست دادن ندارین و شوهرتون نباید در خوشبخت کردنتون فس فس کنه! شما شانس
هیچ آزمایشی رو بهش نمیدین و اون فرد نگونبخت باید تمامی هزینه هایی که شما
کردید رو سریعاً بهتون پس بده!! مسلماً اگر فرد توانایی کافی برای این مهم نداشته باشه و کسی باشه که درک حسی بلد نباشه شما وی را خواهید کشت!
2-بدونین هر ثانیه رو که اضافه میکنین 6 برابرش شرط انتخاب یک نفر رو سخت تر میکنین.شما
همواره انتظار یک فرد خاص رو دارید…یه خبر بد هم که باید بهتون بدم اینه
که اکثراً پیداش نمیکنین! واقعیت اینه انتخابهای شما بعد از مدتی شروع
میکنه به کم شدن.بلایی هم که از آسمون ممکنه نازل بشه! اینه که بعد از مدتی
دچار وحشت تنهایی بشین و در نتیجه به اولین کور و کچلی که یک هزارم خواسته
های قبلتون رو نداره شوهر کنین و مجبورین کلی هم ازش در مقابل تعجب
اطرافیان دفاع کنین!
3-شما از یک فرد معمولی انتظار بیشتری از
همسرتون دارید . شما عموماً خودتون رو سرکوب حسی و جنسی میکنین.دچار یک
افسردگی پنهان میشین و نهایتاً همواره منتظرین که فرد مورد نظرتون بیاد و
رل فرمان زندگی رو ازتون بگیره تا شما یه نفسی بکشین و دیگه مسؤل رانندگی
نباشین!شما می خواین کولر رو بزنین و یکم چشماتون رو ببندین و استراحت
کنین! مشکل اینجاست که شوهرتون هم دقیقاً همین مرگش بوده که خواسته ازدواج
کنه! حالا اون هم دیگه توان نداره و میخواد فرمان رو ول کنه و کنار شما
استراحت کنه! خب ، حالا کدوم دره رو می پسندین که بیوفتین توش؟!
زنانی هستند که از مردها متنفر شدن و
اگه بتونن نسلشون رو منقرض میکنن! اینها کمبود ها و ضربات عاطفی و همچنین
نگرش غلطی که به روابط مرد و زن داشتن باعث شده من برای جن هم آرزوی چنین
زنانی رو نکنم!البته اینها بیشتر دارن پوست خودشون رو میکنن تا دیگران!
نکته جالب اینکه اینها در ازدواج موفق به حساب میان! چون تمام موارد احساسی
رو بچه گانه و روابط زناشویی رو کوته فکرانه میبینند و در گیر مسائل
مهمتری!! هستند غالباً با یک تیکه پاره آجر مثل خودشون ازدواج میکنن و
اینقدر خشک و قفل منطق هستند که حرف هیچکس رو نمیپذیرند و در نتیجه کاملاً
راحتند! من خیلی سوال از این گروه دارم ولی چون میدونم دارم آب تو هاون
میکوبم حرفی نمیزنم!
اما گروه اول اگر به این شیوه ادامه دهند همه چیز را از دست خواهند داد و باید نکاتی را رعایت کنند تا زندگی برای آنان شیرین شود!!
1-باید بگم زنان ایرانی زندگی میکنن واسه شوهر کردن! این واقعیت زندگی اونهاست.از هر سمت هم ببینی بازم همینه….خانمهای گرامی، این تفکر پوچ رو بریزین دور که خوشبختی رو از ازدواج انتظار دارین.غلطه
، مردوده ، میگیرین چی میگم؟ در دنیای امروز رد شده. مردی که نتونسته خودش
رو خوشبخت کنه چطور قراره شما رو خوشبخت کنه؟ خودش هزارتا عقده داره و
حالا میخواد شما جوابگوی اونها باشین!ازدواج فقط یه روش زندگیه و اون احمقی هم که گفته تنها و بهترین روشه مال 2 قرن پیش بوده! ازدواج ممکنه به خوشبختی ختم بشه ولی راه اون نیست.
2-هر مقدار زمان لازمه مصرف کنین ولی به خاطر فشار اطرافیان ازدواج نکنین.شما حق دارید جوری که دوست دارید باشید.
3-این فکر غلط که زندگی از بعد ازدواج شروع میشه رو بریزین دور.لذت،
تفریح، تجارت، آسایش و همه اون کارهایی رو که به اشتباه فکر میکنین باید
حتماً با شوهر باشه رو از همین الان شروع کنین.بخاطر ازدواج زندگی رو
فراموش نکنین.چه اشکالی داره که شما در مسیرهایی که فکر میکنین علاقه دارین
فعالیت کنین و به خودتون برسین.انتظار خوشبختی از همسر داشتن غلطه! بلکه
شما باید با ازدواج خوشبخت تر بشین.چه اشکال داره شما وارد بازار بشین ،
وارد بورس بشین ، امتحان کنین ، شکست بخورین، پیروز بشین، سرمایه گذاری
کنین ، جهانگردی کنین و کلاً خودتون رو وقف چیزی که ازش لذت میبرین بکنین….
4-از نظر جنسی خودتون رو آزاد کنین.رابطه
راحت داشته باشین.شما احتمالاً سنتون زیاد شده و زمان کمی برای لذت بردن
خواهید داشت.مردی که انتظار باکرگی از شما داره فقط یه احمقه که شما رو
کالا میبینه و مصرفی. یه متحجر فکری که شما رو واسه بدنتون می خواد. ضمناً
بدونین شوهر شما که احتمالاً از نظر سنی از شما چند سال بزرگتره دیگه اون
قدرت و هیجان جنسی جوانی رو نداره و همچنین مسلماً تا الان بارها رابطه
جنسی داشته وفقط یه فرد کوته فکر ظالم از شما انتظار داره که شما همیشه در
حال کشتن خودتون باشین.
منبع : tiztaz تاریخ قرارگیری مطلب بعدی : ۱۰ / ۴ / ۱۳۸۵
در هر رابطه ای وجود روابط جانبی اجتناب ناپذیر می باشد تا حالا هیچ دختری نبوده که با دوست پسر خود در خانه و یا محلی مشابه تنها بوده و پسر در گوشه ای از اتاق و دختر در گوشه دیگر نشسته باشند شما هم اگر جایی شنیدید حکم دروازه را اجرا کنید میل جنسی یک میل دو طرفه میباشد از لحظه ای که دو جنس مخالف علاقه مند به هم در محیطی بدون وجود فرد بیگانه در کنار هم قرار بگیرند خواه یا ناخواه افکاری در ذهن آنها بوجود می آید که آنها را به میل جنسی سوق می دهد شاید ابراز نکنند اما مطمئن باشید این افکار طبیعی هستند چرا که چیزی که شما نیاز دارید و نیاز خود را می توانید در جنس مخالف خود برطرف کنید این حس در جنس مخالف شما هم وجود دارد پس اگر دخترانی پیدا می شوند که چنین ادعایی دارند که با دوست پسر خود در منزل بوده اند و حتی دست همدیگر را هم نگرفته اند بهتره پوز خندی بزنید و حرف را عوض کنید چرا که اگر واقعا انسانی اینچنین باشد باید بداند که دچار مشکل روان جنسی است و باید به یک روانپزشک مراجعه کند البته همیشه استثنا هم وجود دارد اینم باید اضافه کنم من منظورم به هیچ وجه این نیست که هر پسر و دختری در حکم دوستی این رابطه را تجربه کنند اما باید بدانند که در رابطه ای مثل رابطه دوستی با جنس مخالف باید بیش از 50 درصد امکان پیدایش رابطه جنسی را بدهند پس اگر از آندسته از افرادی هستند که نمی توانند این مسئله را بپذیرند در آغاز دوستی حد و مرز یکدیگر را تعیین کنید این بهترین روش میباشد در این صورت جلوی پیدایش رابطه جنسی گرفته می شود در دوستیهای امروزه متاسفانه همیشه یکی باید کوتاه بیاید و اعتقادات و یا نیازهای خود را ندیده بگیرد باید عرض شود این قانون زندگیه شما با به دست آوردن شاید حتی یک چیز خیلی چیزهای دیگر را از دست خواهید داد پس در انتخاب خود دقت کنید باز هم توصیه میکنم امروزه پسرها بیشتر مراقب باشند و به دخترها وابسته نشوند این را به این علت نگفته ام که چون یک پسر هستم روزانه چنیدن ایمل دریافت میکنم که متاسفانه حرفهای منو اثبات میکند امیدوارم در هر حال همه شما دوستان دوست دختر یا دوست پسری پیدا کنید که همانند خودتان باشد
پسرها
تعریف پسر: خداوند از هر موجود زنده ای یک جنس نر و یک جنس ماده ای آفرید و هیچ برتری نسبت به جنس مخالف در این دو جنس وجود ندارد در حیوانات در گیاهان در جانوران زنده و نهایتا در انسان پیدایش جنس مذکر و جنس مونث پسر انسانی از جنس مذکر بوده و علت مذکر بودنش دلیلی بر برتری نسبت به جنس مونث نمی باشد
پسرها در سنین مختلف :
در سنین کودکی:
عمده تفاوت پسرها با دخترها که در شکل گرفتن شخصیت آنها اهمیت دارد می توان گفت پسرها محیط را به نفع خود تغییر می دهند اما دخترها خود را با محیط سازگار می سازند از اینرو انرژی که در پسران وجود دارد بیش از دختران می باشد در بازیهای دوران کودکی همیشه فرمانده یک جنس مذکر می باشد و کارگردان بازی یک جنس مذکر می باشد دختران نیز با این مسئله مشکلی ندارند اما از همان دوران در ذهن آنها برتری جنس مذکر به جنس مونث در حال چرخش است اما همینجا اعلام ی توانم بگویم این یک هنجار اجتماعی نیست و همانند علاقه مندیهای این دوجنس که متفاوت است حس ریاست طلبی هم در پسران زیاد است و این حتی منطقی هم عست چرا که پسر روزی مرد شده تشکیل خانواده می دهد و علاوه بر مسئولیت خود مسئولیت افراد خانواده خود را نیز باید بپذیرد البته زنان زیادی هم وجود دارند که همچون یک مرد بر افراد خانواده سایه افکنده اند وبا تلاش خود هم نقش مادر را ایفا می کنند هم نقش پدر اما بهتره عامیانه نتیجه گیری کنیم
در سنین نوجوانی:
درگیریهایی جزئی با خانواده شروع می شود ، به سرو وضع خود خیلی اهمیت می دهند ، در این سن سه چیز خیلی اهمیت پیدا می کند یکی مدل موی سر دیگری تیپ و حفظ ظاهر و سوم دوستان با در این سن با ورود به مقطع راهنمایی در کشور ما مسئله ای دیگری حس می شود و آن مسئله غریزه جنسی است سن بلوغ در پسرها متفاوت می باشد اما عامل مشترکی که در این دوره خیلی حس می شود غریزه جنسی می باشد توجه به آلت مردانگی کنجکاوی و جستجو برای شناخت دستگاههی جنسی هم سنین جنس مخالف خود از مسائل این دوره می باشد خانواده در این مورد باید حتما وارد عمل بشود و با رفاقت پدر با پسر جای هیچگونه سئوالی برای پسر نماند در این دوره پسرها ترجیح می دهند خیلی رابطه های را تجربه کنند پس هر جا جنس مخالفی می بینند سعی می کنند نظر آنرا به خود جلب کنند اما فکر رابطه دوستی و .. . در ذهن آنها به ندرت دیده می شود.
سن نوجوانی –بلوغ – آغاز جوانی:
در این مرحله پس از بالغ شدن انرژی و پتانسیل عجیبی در جنس مذکر پدیدار می شود علاقه مندی به ورزشهای مهیج سرعت و حادثه جویی والبته افکار رویای پدیدار می شود اختلافات عقیدتی و... با افراد هم جنس در خانواده آغاز می شود کم کم حس علاقه به جنس مخالف شکل می گیرد غریزه جنسی و افکار وابسته به آن در این سن به اوج می رسد تا جایی که میل به خود ارضائی شروع می شود نکته ویژه خانمها در این سن رابطه احساسی با پسرها برقرار نکنید و نگزارید که حس وابستگی در آنها بوجود بیاید چرا که این دوست داشتن زودگذر میباشد بارها شنیده ام که دخترها گفته اند پسرها دخترها را تنها برای ارضای میل جنسی خواسته و هدف دیگری ندارند پسرها در سنین پایان نوجوانی وآغاز جوانی بیشترین نیاز را به این میل دارند بهتر بود به جای اینکه واحد مشاوره در مدارس از دبیرستان شروع شود از دوران راهنمایی شروع می شد البته پسرها زیاد به حرف مشاور و حتی والدین خود در این سن توجهی ندارند و هر چه دوست صمیم آنها و یا جو جامعه حکم کد لازم الجرا میباشد البته دخترها در این سن دست کمی از پسرها ندارند اما هرگز به پای پسرها نخواهند رسید پسرها در این سن احساسات خود را پنهان می کنند و این را یک برتری می دانند در صورتی که با مشکلات زیادی روبرو می شوند
دوره جوانی:
کم کم احساس بزرگ شدن و تلاش برای تحقق رویاها و اهداف آنها شروع می شود میل به برقراری رابطه دوستی با جنس مخالف البته رابطه سالم دو چندان می شود افکار عجیبی همچون پیدا کردن شغل – تهیه مسکن – خرید خودرو – ازدواج هرگز از ذهن محو نمی شوند علاقع به تفریح با دوستان مثل کوه سینما و ... تشدید می شود البته پسرها در این مرحله ترجیح می دهند بیشتر با دوست جنس مخالف خود به گردش بروند درونگرایی آغاز میشود مسائلی پیش می آید که با خانواده نمی توان در میان گذاشت انتخاب دوست در این دوره اهمیت بالایی دارد چرا که ممکن است یک دوست بد و راهنمایی ناصحیح باعث بوجود آمدن فاجعه شود احساسا ت شکل می گیرد دوست دارند بیشتر مورد توجه قرار گیرند زود خسته می شوند و شدیدا تنوع پذیر میباشند برای رسیدن به اهداف خود از هیچ کوششی دریغ نمی کنند غریزه جنسی میل به جنس مخالف و برقاراری رابطه را زیاد می کند که اگر کنترل نشود موجب پدیدار شدن عادت به خودارضایی می شود نقش خانواده ها در این سن : بهتر رفتار سرپرست خانواده به گونه ای باشد که پسر احساس تنهایی نکند و دلگرم به یک حامی بزرگ باشد غرور سرتا پای پسره ا را در این سن فراگرفته بهتر است لطمه ای به این غرور وارد نشود چرا که سرافکندگی ضربه بزرگی تلقی می شود نیروی عجیبی در بازوان آنها پدیدار می شود و به شکست وسایل و اشیائ در هنگام عصبانیت علاقه زیادی نشان می دهند برای خالی کردن پتانسیل درونی با هم جنس خود در خانواده دچار مشکل می شوند این رفتارها همه و همه طبیعی هستند چرا که در این مرحله رشد تا مرحله زیادی پیشروی می کند نقش دوست دختر یا نامزد در این مرحله: بهتره بدانید او در این مرحله اگر قرار باشد به حرفی کسی گوش کند او یک نفر شما هستید پرخاش گری در روابط احساسی طبیعی است اراده در قدرت تصمیم گیری تا حد زیادی نوسان دارد آنها زود تصمیم میگیرند و زود از تصمیمات خود منصرف می شوند شکدر مردان امری طبیعیست پس ناراحت نشوید حتی اگر یک درصد احتمال جدایی شما در رابطه دوستی می رود بهتر است اگر او را دوست رابطه جنسی با دوست پسر خود برقرار نکنید برای آنها شعر بخوانید از پسرهای دیگر جلوی آن حرفی نزنید از روابط نزدیک خود با دوستانتان حرفی نزنید چرا که ممکن است دوست پسر خود را از دست بدهید هنگام عصبانیت با آنها مشاجره نکنید آنها از بوسه لذت می برند از هداییای مثل کتاب و حتی عطرخوششان نمی آید چرا که زود خسته می شوند روابز تلفنی خود را در حد تعادل نگه دارید سعی کنید هر دفعه با دفعه قبل تفاوت داشته باشید با این فرمول یک پسر نرمال شمار را هرگز رها نخواهد کرد اگر وسایلی همچون ماشین موبایل و ... ندارد مدام اینهارا گوشزد نکنید چرا که در اینصورت کمتر با شما به بیرون می آید نقش مادر: مادران عاشق پسران جوان خود میباشند اما این دوست داشتن کم کم فرزندان را دچار مشکل می کند فراموش نکنید پسر شما روزی باید ترک منزل کرده و خانواده تشکیل دهد پس نیمه بیشتر عمرش را در اختیار همسر و فرزندان آینده اش می باشد یکی از دلایل بدرفتاری مادرها با عروسشان به نظر من دوست داشتن زیاد می باشد چرا که زمانی که فرزند پسر آنها قصد ترک منزل را دارد مادر تصور می کند عروس می خواهد پسر را از چنگ مادر در بیاورد و یا اینکه زمانی که پسر به همسر خود در مقابل مادر ابراز علاقه می کند حس حسادت زنانه مادر برانگیخته می شود اینها همه طبیعی میباشد اما متاسفانه به علت عدم آموزش و شناخت چه زندگی هایی که به علت همین رفتارها به شکست منجر می شود . در مورد رفتارهای آقایان در دوران زندگی در مباحث آینده می نویسم با تشکر علی س م