چگونه به دوستانمان بگوییم "نه"؟

برخی اوقـات برای شما پیش آمده که در مـقابل خـواسته دیگران،برخلاف میل باطی جواب مثبت داده و درخواسـت او را قبول کرده اید.ممکن است جواب منفی دادن سخت به نظر برسد ولی ما چند راه مفید را برای رهای شـما از این مـوقیعت خـاطر نشان میکنیم. بیاد داشته باشـید که اگر بـخواهـیـــد کسی را از سر خود باز کنید ممـکن است مجبور به گفتن "دروغ مصلحتی" شوید. دروغهایی که ظریف و بدون ضـرر هـستند و صدمه ای را به طرف مقابل وارد نمی کنند. گاهی اوقات نیز باید رودربایستی را کنار گذاشت و با صراحت جواب منفـی داد چون در غیر اینصورت ممکن است از کار خود پشیمان و مدتها به دلیل عواقـب آن دچار مشکل و دردسرشوید. سعی کنید قدرت "نه" گفتن را در خود تقویت نمایـید الـبـتـه طـوری کـه باعث کدورت نشود.

برقراری رابطه دوستی

گاهی شخصی از شما درخواست رابـطه دوستـی مـی کند و مـی خــواهد که بهترین دوست او باشید ولی شما بدلایل مختلف مایل به این کار نیستید.

برای رهایی از دست او بگویید:

وقت ندارم. به او بفهمانید که دوست صمیمی بودن نیازمند داشتن وقت زیاد و از خود گذشتگی است و شما بدلیل ضیق وقت نمی توانید از عهده اش برآیید.

مسئولیتش را نمی توانم بپذیرم. وارد شدن شخصی به عنوان یک "دوست صمیمی" به زندگی باری به مسئولیتهای فراوان شما اضافه می کند و شما آنقدر گرفتار هستید که نمی توانید آنرا قبول کنید.

تو لایق بهترین ها هستی. به او بگویید که هر شــخصی لایق داشتن بهترین چیزها در زندگیش است و شما خود را در حد و اندازه ای نمی بـیـنـید کـه بتوانـید برای او بهترین باشید.

من شخصی منزوی هستم. انزوا و ترس شـدیـد از حـضور در اجتماع باعث شده که شما نتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید تا آنجا که حتـی حـاضر بـه شرکت در مراسمات مختلف نیستید و از آن و حشت دارید. شما باید از این مـورد بـه عنـوان آخـرین راه حـل استفاده کنید و از قبل مطمئن شوید که او اطلاعی از قـابلیت های اجتماعی شما ندارد.

 

مراحل بعدی کار

سخاوتمند باشید. نپذیرفتن دوستی دلیل بر تغییرات کلی رفتار شما با او نمی باشد. با او به مهربانی و گشاده رویی رفتار کنید.

شـخص دیـگری را به او مـعرفی کنید. او مـمکن اسـت به این عـلت شـما را بـرای دوستی انتخاب نموده باشد که تصور می کرده شما بهترین و آخرین گزینه می باشید. افراد دیگری را برای دوستی به او پیشنهاد دهید.

دم دستش باشید. هر گاه متوجه شدید که به کمک و یاری شما نیاز دارد دریغ نکرده و داوطلبانه به سراغش رفته و مشکلاتش را حل نمایید.

ضمانت های پولی، بانکی و کاری

پول و ضمانت کاری 2 مسئله حساس میباشند.دوستی که میدانید دارای سوابق سوء و بدحسابی های بانکی است به سراق شما آمده و درخواست میکند که برای افتتاح حساب یا کار، ضامن او شوید. وقتی موضوع پول بمیان آمد به هیچکس اعتماد نکنید.

برای رهایی از دست او بگویید:

حساب بانکی خودم هم اعتبار ندارد. وقتی پرونده شما در بانک وضعـیت منـاسبی نداشته باشد چگونه می توانید ضامن کس دیگری شوید؟

قولش را به کس دیگری داده ام. با چـهره ای نا امیـدانـه به او بگویید که قبلا شخص دیگری این درخواست را نموده و نمی توانید برای چند نفر اینکار را انجام دهید.

دوست ندارم مسائل کاری و دوستی باهم قاطی شوند. این گفته میـتـواند روابـط دوستی شما را تضعیف کند چراکه شما اهمیت بیشتری برای مسائل کاری قائـل شـده اید تا روابط دوستی.برای توجیه بهتراست به اوبگویید که تجربه تلخی درگذشته داشتید که باعث جدایی شمابادوست سابقتان شده و دیگر دوست ندارید آن اتفاق تکرار شود.

مراحل بعدی کار

به او پول قرض دهید. اگر قبول نکردید که ضـامن او بـرای دریافـت وام از بانـک شـویـد، درصورت امکان به او پیشنهاد قرض مقداری پول دهید. اگرچه ممکن است که هیچ وقت دوباره روی پـول خـود را نبینید ولی این بهتر از آن است که به دلیل ضامن شدن دردسرهای بسیار بزرگتری گریبانگیر شما شود.

سرپوش گذاری بر جرم و شهادت دروغ

معمولا افراد توقع دارند که دوستشان بر عمل خلاف و غیر قانونی آنها سرپوش گذاشته و برای نجات او شهادت دروغ دهند. این عمل خلاف از خیانت به همسر گرفته تا دزدی و قتل ممکن است متفاوت باشد. در ایـن حالت شـما تـمایل نـدارید خـودتان را درگـیـر یـک مسئله غیرقانی نمایید.

برای رهایی از دست او بگویید:

دروغ گوی خوبی نیستم. من بـرای نـجات جان خودم هم نـمی تـوانم دروغ بگویم و اصلا" دروغ گفتن بلد نیستم و مطمئن هستم که کار را خرابتر می کنم و داستان تو بر ملا خواهد شد.

در تحقیقات لو میروم. به دوست خود بفهمانید که شخص مناسبی نیستید که بتواند هنگام بازجویی بخصوص تحقیقات پلیسی دوام بیاورد و صحبت نکند.

نمی خواهم برای خانواده ام ایجاد مشـکل کنـم. دردسـر و عـواقب بـد نـاشـی از درگیر شدن یک فرد در مسائل غیر قانونی برای خانواده آن فرد بیشتر از خود اوست. به دوستتان بگویید که نمی خواهید ریسک از دست دادن خانواده خود را قبول کنید.

هنگام جرم من در مکانی شلوغ بودم. ممکن است دوستتان از شما بخواهد که برای او شهادت دروغ بدهید. به او بگویید هنگامیکه او مرتکب جرم شده، شما در یک محل شلوغ و پر رفت و آمد بودید که بسیاری از این موضوع مطلع هستند و پلیس در تحقیقات خیلی راحت متوجه این مطلب خواهد شد.

مراحل بعدی کار

به او اطمینان دهید که چیزی نخواهید گفت. اگرچـه دادن شـهادت دروغ را قبـول نکرده اید، به دوست خود اطمینان دهید که چنانچه کسی برای پرس وجو پیش شما آمد، خودتان را به بی اطلاعی زده و هیچ پاسخی به او نخواهید داد.

آیا دوست شما مخل زندگیتان است؟

هر فردی در زنـدگـی دارای یـک یـا چـنـد دوست صمیمــی میباشد که لحظات شیرینی را با او گذرانده و تجربـه هـای مهمی را در زندگی بهمراه او کسب کرده است. او میتوانــد دوست دوران بچگی و یا یک هم اتاقی خوابگاه دانشجویـی باشد. گاهی اوقات صمیمیت تا جایی پیش میرود که شما دوستتان را جزئی از خانواده خود به شمار می آورید.

اما چه اتفاقی می افتند هنـگامی که ایـن عـضـو خـانـواده برای شما شروع به ایجاد مشکل و استرس مـی کـنـد؟ به دلایلی او عوض شده و مخل آسایـش و زندگی گردیده. آن رابطه محکم و صمیمی بین شما روبه زوال گذاشته است.

در این وضعیت دشوار و عذاب آور چه خواهید کرد؟ تا چه انـدازه قـرار اسـت در مـورد یـک دوست صمیمی رعوف و با گذشت باشـیـد؟ اگـر او در زنـدگـی برای شما مانند یک برادر بوده آیا با او ادامه می دهید و یا برای حفظ سلامتی و آرامش خود ترکش خواهید کرد؟

نیاز به دوست

دوست خوب بسیار کم و بندرت یافت میشود. در واقع یک فرد باید خیلی خوش شانس باشد تا بتواند حتی سه دوست خوب پید کند. البته بین "دوست" و "آشنایان معمولی" فرق مهمی وجود دارد. آشنایان می آیند و می روند اما دوستان در فراز و نشیب زندگی شما را تنها نخواهند گذاشت.

به همین خاطر است که ما گاهی بیشتر از حد تحمل خود با دوستانمان مدارا میکنیم. در هنگام کشمکش و نزاع سعی میکنیم لحظات خوب با هم بودن را بیاد آورده و آن را پوششی بر اوقات ناخوشایند قرار دهیم به امید این که مشـکل حـل شـده و اوضـاع به حالت قبل برگردد.

اما مسئله این است که در اینصورت ممکن است دوست شما به همین منوال به آزار و اذیت شما پرداختـه و دوبـاره ایـجاد مشکل نماید. آیا رابـطه دوستـی اینگونه باید باشد؟ مسلما" خیر. فاکتورهای XY

اکثر افراد بخصوص مردان تمایل دارند مشکلات موجود در روابط با دوستانشان را ساده بگیرند. مردان ذاتا" مانند زنان معاشرتی نیستند و معمولا در سنـین پایین تر با افرادی آشنا شده و تا مدتی نامحدود این دوستی ادامه می یابد. واقعیت این است که مردان نسبت به زنان انعطاف پذیر تر بوده و مایل نیستند روابط دوســتیشان را به راحـتـی برهم بزنند و این موضوع متاسفانه می تواند دردسر آفرین گردد.

آیا قرار نیست که "برادرتان" بهترین ها را برای شما به ارمغان آورده و همیشه خیرخواه و کمک حالتان باشد؟ بله، او جزء خانواده شما است. ما پیـشـنـهاد نـمیـکنـیـم که دوست خود را مانند یک عادت بد رها کنید. اما اگر فهمیدید که او مخل آسـایـش و زنــدگی شما شده، باید فکری برای بهبود رفتار و اخلاقش بکنید.

دوستان سمی

هر فردی در حیـطه روابـط با دوسـتانـش نقشی را ایفا مینماید. شخصی نقش یک آدم بامزه را بازی می کند، شخصی نقش یک آدم باهوش و شخصی نقش یک آدم بذله گو را بازی می کند. همه این کاراکترها نرمال و عادی هستـنـد اما اگر متوجه شدید دوست شما یکی از نقشهای زیر را بازی می کند، باید در روابط خود تجدید نظر کنید:

سوء استفاده گر

برخی افراد وانمود میکنند که دوست شما هستند و در واقع بدنبال اهداف شخصیشان هستند. خواه اتومبیل شما باشد، خواه پول شـما و خـواه روابـط ارزشـمنــد شما، او تا زمانیکه میتواند به این منابع دسترسی داشته باشد با شما ادامه می دهد و لحظه ای که احساس کرد که دیگر دستش از آنها کوتاه شده، ترکتان خواهد نمود.

خود شیفته

قسمت عمده گفتگوهای شما در مورد مشکلات و مسائل او سیر نموده و او علاقه ای به شنیدن گفتنی های شما نشان نمیدهد. اگر زمانی دیگر توجهی به او نکنید، شما را کنار خواهد گذاشت گویی که اصلا وجود نداشته اید.

دله

هدف او از دوستی با شما منفعت و سود بدون زحـمت است. غـذایـتـان را مـی خـــورد، لباستان را می پوشد، پولتان را میگیرد و هیچگاه در مقابل برایتان کاری انجام نمیدهد.

مزاحم

او همواره اطرافتان پـرسـه زده و هـمه حـرکات شما را تحت نظر می گیرد. او انتظار دارد هرگاه کاری انجام میدهد، دستش را بگیرید و اگر پیدایتان نکرد، همه را خبردار میکند تا شما را بیابد. به عبارت دیگر،یک مزاحم به حریم شخصی فرد هجوم آورده و نمیگذارد که نفس بکشد.

پخمه

یکی از بدترین حالتهای رفتاری در افراد، غیر قابـل اطـمیـنـان بـودن و بـی اعتـباری آنـها میباشد. همیشه در آخرین لحظه کار را خراب میکنند، قولهایی می دهند که نمیتوانند به آنها عمل کنند، هیچگاه سر وقت حاظر نمیشوند، و در هیچ زمینه ای نمی توان به آنها اعتماد و اطمینان کرد.

علائم پایان دادن به رابطه

اگر در رابطه دوستی خود با فردی به نشانه های زیر برخورد نمودید، وقت آن رسیده که آن رابطه را خاتمه دهید.

  1. همیشه در حال سر و کله زدن با او هستید.

  2. سراسر روز را صرف تفکر در مورد مشکلات خود با او می نمایید.
  3. دریافت ایمیل یا تماسهای تلفنی او با احساس تشویش و اضطراب همراه است.
  4. مشکلات او دارد تبدیل به مشکلات شما می شود.
  5. تمرکز شما بیشتر برای بهبود رابطه تان است تا لذت بردن از آن.

  6. او باعث محروم شدن شما از لذات زندگی می گردد.

برخورد با دوستان سمی

شما به جایی رسیده اید که دیگر نمی توانید گوشه ای بنشینید در حالیکه دوستتان خوره جسم و فکر و سلامتی شما شده است. از طرفی هم ممکن است نخواهید به یکباره همه چیز را تمام کنـید ( ممکن است او فامیل شما باشد ). بـرای ایـن منـظـور میتوانید از مراحل زیر استفاده نمایید:

مرحله 1: از او ببرید

زیاد در دسترس نباشید. وقتی بیرون میروید تحولیش نگیـرید، کـمـکش نـکنـیـد، همه تلفنهایش را جواب ندهید و گوش به حرفهایش ندهید. هرکاری را که احساس میکنید به او می فهماند تحملتان تمام شده، انجام دهید. او ممکن است فورا" احسـاس کنـد که چیزی اشتباه است و درصدد حل آن برآید، ممکن هم است باز متوجه نشود.

مرحله 2: مؤدبانه به او بگویید

برایش توضیح دهید که از دادن فرصتهای متوالی به او برای تغییر اوضاع خسته شده ایـد (مانند یک هشدار). تا حد امکان با لحنی آرام به او بگویید که نیازهای شما نیز به اندازه نیازهای او مهم هستند و زمان آن رسیده که او هم بخواسته های شما احترام بگذارد.

بعد از اینکه رودر رویش قرار گرفتید،اگر او واقعا" ارزشی برای دوستی قائل باشد، سعی در ایجاد تغییرات درخـود مـی نماید و شما باید بجای جدایی به رابطه برادرانه خود ادامه دهید. اگر اینطور نشد نوبت به اقدامات شدیدتر می رسد.

مرحله 3: با صراحت مطرح کنید

وقت آن است که به او بگویید از رفتار نادرستش نسبت به خود خستـه شده اید و لازم است مدتی از هم دور شوید. چندین ماه از او جدا شـده و هیـچ تـمـاسی برقرار نکنید. ممکن است او تماس بگیرد، ممکن هم است نگیرد ولی این عمل، رابطه دوستی را در یک آزمون نهایی قرار خواهد داد. اغلب اوقات جدایی باعث میشود که فرد به اشتباهات گذشته اش پی ببرد.

به خاطر داشته باشید که جدایی از او می تواند عواقبی نیز در برداشته باشد: اگر فقط شما تنها کسی هستید که با آن شخص مشـکل دارد، دیـگران مـمـکن اسـت با شـمـا مخالفت کرده و تقصیر را به گردن شما بیاندازند و از او طرفـداری نـمایند. بـنـابـراین ابتدا مطمئن شوید که جدایی آخرین راه حل شما است و سپس او را ترک کنید.

تصمیمی عاقلانه بگیرید

طبیعی اسـت که بخواهید از رابطه دوستی خود مراقبـت کرده و نـسبـت بـه آن وفــا دار بمانید، اما این رابطه نباید مخل زندگی شما گردد، و اگر دوستی قصد سوء استفاده از مهربانی شما را داشت و یا الطاف شما را بطور کلی نادیده گرفت، لازم است از طریـق عقلتان فکر کنید نه قلبتان.

ارزش و عمق رابـطه خـود را با دوستـتـان مـورد ارزیابی قرار دهید. به عنوان نزدیکترین دوست، این وظیفه شما است که به هر وسیله ای از رابـطه دوستـی مراقبت و تلاش برای حفظ آن نمایید. اما گاهی اوقات جدایی بهترین لطفی است که کسی می تواند در حق خود بنماید

 

منبع وبلاگ : vidavejdany

نقش عوامل فرهنگی در ازدواج

منبع : وبلاگ vidavejdany

مهمترین عاملی که در ازدواج نقش مؤثری دارد، عامل فرهنگی است.

چه بسیار خانواده هایی که به علت ناهماهنگی در زمینه های مختلف فرهنگی وضع نابسامانی دارند و یک عمر را نا شاد و ناراحت می گذرانند. عوامل فرهنگی ابعاد مختلفی دارد که مهمترین آنها عبارت اند از:

1- دین و مذهب؛ تشابه در اعتقاد و یا ...

2- آداب و رسوم ؛ تشابه در مراسم مختلف

3- لباس پوشیدن و آراستن ظاهر؛

4- سنت ها؛

5- اعتقادات و باورها.

در این فصل نقش هر یک از عوامل مذکور در رابطه با ازدواج و همسر گزینی بیان می شود.

الف: دین و مذهب در رابطه با ازدواج

اعتقادات دینی و مذهبی در ازدواج نقش مهمی دارد. دختر و پسری که با اعتقادات دینی متفاوت ازدواج می کنند؛ پس از احساسات پرشور جوانی، در زمینه های مختلف اختلاف نظر و احتمالاً ناسازگاری خواهند داشت. از جمله زمینه های مورد بحث موارد زیر را می توان نام برد:

 

- اختلاف در تربیت فرزندان: زن و شوهری که دارای دو دین متفاوت هستند، مسلماً در چگونگی تربیت و آموزش فرزندان خود و نیز انجام مراسم دینی با مشکلات و مسائلی مواجه خواهند شد.

- اختلاف در عقاید:

- اختلاف در انجام فرایض و مراسم دینی: عدم هماهنگی در انجام فرایض و مراسم دینی می تواند زمینه ای برای ناسازگاری خانوادگی باشد.

- اختلاف در مسافرت ها و گردش: برای مرد یا زن مسلمان مسافرت های زیارتی و حج مورد توجه است؛ در حالی که مرد یا زن غیر مسلمان رغبت به چنین برنامه هایی ندارد و یا در مورد حج اجازه انجام اعمال را ندارد.

لباس پوشیدن ( به ویژه حجاب برای زنان)، مسئله طهارت و سایر احکام ، موارد دیگری برای ایجاد ناسازگاری و اختلاف در زندگی زناشویی است.

با توجه به موارد بالا ، ازدواج دختر و پسر از دو دین متفاوت بخصوص اگر ایمان قوی داشته باشند، زندگی زناشویی را به سوی ناراحتی و نا شادی سوق می دهد. فرضاً اگر فردی با انگیزه های خاص به طور صوری تغییری در دین یا مذهب خود بدهد ، چون اعتقادات او در دوران طفولیت ریشه دار شده رفتار او با همسرش هماهنگی کامل نخواهد داشت.

مسئله دیگری که قابل طرح است، موضوع مذهب و اختلافات مذهبی است. ازدواج یک دختر شیعه مذهب با یک پسر اهل تسنن نیز همان مشکلات اختلافات دینی را در پی خواهد داشت و گاه چون اختلافات در این زمینه با تعصب نیز همراه است، احتمال بروز مشکلات جدی تری را می تواند در پی داشته باشد.

اختلاف در سطح ایمان و اعتقاد دینی

بسیار اتفاق می افتد که یک زوج مسلمان به علت اختلاف در سطح اعتقاد، زندگی پر آشوب و ناراحتی را می گذرانند. اگر یک دختر مؤمن  با یک پسر بی بند و بار ازدواج  کند، از نظر لباس پوشیدن، از نظر روزه گرفتن، نماز خواندن و یا معاشرت با دوستان شوهر و خانواده اش ناراحت است. او نمی تواند به اعتقاداتی که بدان پای بند است، جامه عمل بپوشاند و گاه اتفاق می افتد که شوهرش او را به انجام اعمال خلاف شرع نظیر عدم رعایت حجاب، دست دادن با مردان نامحرم و شرکت در جلسات لهو و لعب و نظایر آن وادار کند و در صورتی که اطاعت نکند با او ناسازگاری کند و به او بر چسب هایی نظیر مرتجع و عقب افتاده بزند و چه بسا که زندگی را برای او تلخ سازد. در چنین خانواده هایی با نزاع و جدال در مواردی که شوهر به دیدن نوارهای مبتذل ویدیویی و یا صرف وقت برای شنیدن نوارهای موسیقی مشغول است ، و زن با آن مخالفت می کند ، مواجه می شویم. عکس این حالت نیز صادق است؛ پسر مؤمنی که با دختر بی بند و بار و به اصطلاح متجدد ازدواج می کند ، از رفتار و اعمال و لباس پوشیدن او رنج می برد و اگر او را به اجبار به رعایت حجاب و سایر مسائل شرعی وادار کند، زندگی ناراحت کننده ای خواهد داشت؛

چه بسا که خانواده های آنان نیز چنین اختلافی از نظر عقیده و رفتار داشته باشند و بالاخره پس از چند فرزند و سال ها تحمل ناراحتی، مجبور به طلاق و جدایی شوند.

ب: آداب و رسوم در رابطه با ازدواج

در جوامع مختلف ، آداب و رسوم متفاوتی رایج است . گاه عقاید یک جامعه با عقاید جامعه دیگر در تضاد می باشد و  این موضوع بخصوص در مسئله زناشویی قابل توجه است.

در فرهنگ غرب اعتقاد به اصل آزادی جنسی آداب و رسومی را موجب شده است که با عقاید جوامع اسلامی مغایر است و با اعتقادات مسلمانان همخوانی ندارد. از جمله این آداب و رسوم می توان به موارد زیر اشاره نمود:

- دست دادن زن ها و مردها اعم از محرم و نامحرم؛

- معاشرت زنان و مردان نامحرم؛

- تشکیل جلسات لهو و لعب مختلط مرد و زن؛

- جدا شدن فرزندان از خانواده از 18 سالگی و گسیختگی رشته های عاطفی آنان با والدین؛

- اهمیت ندادن به صله رحم؛

- عدم همیاری؛

- قطع ارتباط های خانوادگی.

با توجه به آداب و رسوم رایج در ممالک غربی و تضاد آن با سنن و آداب اجتماعی در ممالک اسلامی می توان نتیجه گرفت که ازدواج های پسر و دختر ممالک غربی صرفنظر از سایر عوامل فرهنگی تنها از دید آداب و رسوم رایج، عواقب خوشایندی نخواهد داشت.

آداب اجتماعی رایج در یک جامعه نیز در طبقات اجتماعی و ساکنان قسمتهای مختلف یک کشور متفاوت است و گاه در پیوندهای زناشویی مشکلاتی را ایجاد می نماید. آداب و رسوم ده با شهر ، و آداب و رسوم اصناف و طبقات مختلف اجتماع با یکدیگر فرق دارد. لذا  ضرورت دارد، در زناشویی همه ی این موارد مورد توجه قرار گیرد. خانواده های سنتی اجازه نمی دهند که فرزند در حضور آنان آزادانه عمل کند. داماد یا عروس خانواده، چنانچه در حضور مادر شوهر یا پدر شوهر و یا  پدر زن و مادر زن پای خود را دراز کند و یا احیاناً نسنجیده سخن گوید ، ناراحت می شوند و گاه این گونه رفتار به اختلاف و گله گذاری منجر می شود.

خانواده هایی که به اصطلاح متجدد هستند و از فرهنگ غرب تقلید می کنند با خانواده های سنتی نمی جوشند. طبقات کارگر و مستضعف از آداب و رسوم خاص خود پیروی می کنند. در این گونه طبقات آداب و رسوم غربی محلی ندارد. چهار زانو نشستن و استفاده از کلمات خاص در سخن گفتن و احیاناً دراز کشیدن و لم دادن در مجالس از آداب رایج است که به هیچ وجه این گونه رفتارها برای خانواده های فرنگی مآب قابل تحمل نیست

و در نتیجه ازدواج هایی که در چنین خانواده هایی با آداب و رسوم متفاوت صورت می گیرد، برای زوجین و خانواده های آنان خوشایند نیست و گاه    به صورت مشکل حادی خودنمایی می کند که حلاوت زندگی را از زن و شوهر می گیرد و خانواده های وابسته را نیز ناراحت می کند و به عکس العمل های ناخوشایند وا می دارد.

ج- لباس پوشیدن و آراستن ظاهر

در ازدواج مسئله لباس پوشیدن و آرایش ظاهر در مورد خانمها بسیار حائز اهمیت است. چنانچه یک زن مؤمن محّجبه با یک مرد  بی بند و بار ازدواج کند؛ زندگی برای یک عمر برای او زجرآور خواهد بود. برعکس یک زن آرایش کرده ی بد حجاب نیز چنانچه با مردی متدین ازدواج کند؛ زندگی هر دو با ناراحتی و مجادله خواهد گذشت. خوشبختانه چون نحوه لباس پوشیدن و آراستن ظاهر یک امر عینی است. بنابراین در این مورد بررسی و تصمیم گیری امر ساده ای است و هر کس در نگاه اول می تواند وضعیت خود را با طرف مقابل ارزیابی کند. قابل ذکر است که در فرهنگ ایرانی مردان اعم از مؤمن و  بی بند و بار ، به ناموس خود اهمیت می دهند و غیرت مردانگی آنان اجازه نمی دهد که بدن همسر آنان عریان در معرض دید دیگران قرار گیرد و بخصوص روابط عاطفی با مردان دیگر داشته باشد. بنابراین دختران جوان باید این موضوع را در نظر داشته باشند و به خیال تجدد خواهی طوری عمل نکنند که برای جلب مردان و خودنمایی، حرکات جلف انجام دهند و لباس های نامناسبی بپوشند. آنچه در کنه ذات مردان با تعدیل های متفاوتی وجود دارد آن است که همسر آنان را آفتاب و مهتاب ندیده باشد.

د- سنت های غیر معقول در زناشویی

بعضی از خانواده ها سنت های فرهنگی خود را حفظ کرده و آنها را به دیده احترام می نگرند و عمل  می نمایند. از جمله سنت هایی ( خواه خرافی یا معقول) که در این زمینه مطرح است؛ عبارت اند از:

- مرد در خانه تصمیم گیرنده است و زن باید از او اطاعت کند و به طور کلی مرد سالاری حاکم بر خانواده است.

- خانواده به دختر اهمیت نمی دهد و دختر داشتن یک نوع بدشانسی است. از یک مرد مخالف با دختر پرسیده شد که چند بچه داری گفت یکی، آن چهار دختر که به حساب نمی آیند!

- تحصیل دختران را ضروری نمی دانند و معتقدند که کار زن ها بچه داری و خانه داری است.

- زن ها را به صورت های مختلف تحقیر می کنند و آنان را به اسامی ضعیفه ، ناقص الایمان و نظایر آن می خوانند.

- مردها از گرفتن چند زن ابا ندارند.

- انجام ازدواج موقت برای مردان عیب نیست.

- زورگویی و دیکتاتوری به زن و بچه از مشخصات خانواده مرد سالاری است.

- بی بند و باری و فساد و دیر آمدن شوهران به خانه چندان مهم نیست؛ ولی کوچکترین خطا از سوی زن مصیبتی بزرگ است و به شدت با آن برخورد می شود.

- زن ها را به عنوان موجوداتی که باید کار کنند و سهم نبرند؛ می شناسند.

- مرد در ثروت زن و مصرف آن دخالت می کند و هیچ استقلال و شخصیتی برای زن قایل نیست.

- در بعضی از خانواده ها زن سالاری است و زن حاکم بر خانه است.

- در خانواده پدر سالاری که پدر بزرگ و پسران و دختران، عروسها و دامادها هر یک در یک یا دو اطاق ساکن بوده و همه با هم زندگی می کنند؛ استقلال عروس،  داماد و بچه ها محدود و پدر بزرگ از موقعیت خاصی برخوردار است.

شیوه هایی که ذکر شد بخشی از سنت های غیر معقول در خانواده هاست. دختر و پسری که بخواهند ازدواج کنند ، بایستی در مورد خانواده مورد نظر خود تحقیق نمایند و در صورت وجود سنت های مشابه آنچه گفته شد جای خود را در خانواده مشخص و ارزیابی کنند و چنانچه حاضر به پذیرش آنها نیستند از قبول همسر از چنین خانواده هایی امتناع ورزند.

هـ - اعتقادات و باورها

علاوه بر اعتقادات دینی و مذهبی جنبه های دیگری را نیز در بر می گیرد که از نظر زندگی خانوادگی اهمیت زیادی دارد؛ برای دختری که تمام هـّم و غمش توجه به لباس و تجملات و خودنمایی است ، تحمل مردی که تمام اوقات خود را به مطالعه می گذراند و توجهی به لباس او و خودش و وضعیت خانه ندارد؛ مشکل است.

در زندگی هر فرد ارزش ها و ضد ارزش های فرهنگی نقش مهمی دارد؛ باید توجه داشت که کدام ارزش و عقیده خوب یا بد است . در اینجا آنچه مطرح است ، اختلاف اعتقادات و باورها و نقش آنها در زندگی

خانوادگی است. این موضوع باید قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد و فرد همسری انتخاب کند که اعتقادات و باورهای او به اعتقادات و باورهای وی نزدیک باشد. در این صورت آنها خواهند توانست با روش های منطقی بر اعتقادات و باورهای یکدیگر تأثیر بگذارند و اختلاف های جزیی را حل و ایجاد تفاهم نمایند.

وظایف مشاوران در امر ازدواج در رابطه با عوامل فرهنگی

1- مهمترین وظیفه مشاوران در مورد دختر و پسری که متدین به دو دین متفاوت می باشند و قصد ازدواج دارند ، آن است که آنان را با پیامدهای چنین ازدواجی آشنا سازند. دختر و پسر ممکن است تحت تأثیر مسائل جوانی به اهمیت اختلاف عقاید دینی توجه نکنند. مشاوران باید محیطی فراهم کنند تا آنان علل ازدواج خود و جنبه هایی را که بدان توجه کرده اند ، بیان کنند. سپس اموری دیگر از جمله اختلاف عقیده دینی را مطرح سازند و در این زمینه به آنان هشدار دهند.

2- مشاوران باید دختر و پسری را که پیرو دو دین متفاوت می باشند، از نظر سطح ایمان در دینی که به آن اعتقاد دارند، بررسی کنند و چنانچه اعتقاداتشان عمیق و ریشه دار باشد ، آنان را به تغییر دین یا مذهب امیدوار ننمایند.

3- مسئله دیگری که مشاوران باید بررسی و اطلاعات آن را به دختر و پسر منتقل نمایند؛ میزان اختلاف عقاید دو دین است. در بعضی از ادیان درصد اختلاف عقاید آنها است. ولی بعضی ادیان اختلاف جّدی و حالت خصمانه نسبت به هم  دارند؛ کمک ِمشاور در این زمینه می تواند در تصمیم گیری آنان مؤثر باشد.

4- پیوند همسران متدین به دین و مذهب با سطح اعتقادی یکسان ، بهترین حالت ازدواج است. بنابراین مشاوران باید دختران و پسران را به این امر توجه دهند تا آنان در زندگی زناشویی از نظر تفاوت در اعتقادات مذهبی رنج نبرند و بتوانند فرائض و مراسم دینی را به طور مشترک انجام دهند.

5- در مواردی که پسر و دختر از نظر ایمانی و اعتقادی اختلاف دارند ، مثلاً یکی متدین  و مؤمن و دیگری بی بند و بار و به اصطلاح متجدد است ، وظیفه مشاور آگاهی دادن آنان به مشکلات بعد از ازدواج است. این امر چنانچه کاملاً توجیه و تفهیم گردد ، مطمئناً در تصمیم گیری آنان در جهت همسر گزینی تأثیر خواهد گذاشت.

6- در مورد اختلاف آداب و رسوم اعم از این که در دو جامعه یا در طبقات اجتماعی یک جامعه یا راجع به ساکنان قسمت های مختلف جغرافیایی یک کشور باشد ، مشاور باید دختر و پسر را از نظر آداب و رسوم رایج آگاهی دهد و اختلاف آداب و رسوم جامعه یا طبقه اجتماعی هر یک از طرفین را مقایسه نماید. در صورتی که در این مقایسه اختلاف جّدی و مشکل زا وجود داشت؛ باید طرفین را به اهمیت موضوع توجه دهند.

تغییر ویژگی های فرهنگی در بعضی از جوامع به دلیل ریشه دار بودن آنها بسیار مشکل است. گاه این موضوع در مسائل زناشویی زوجین که از دو جامعه یا دو طبقه اجتماعی متفاوت می باشند ، مشکلات جّدی ایجاد می نماید.

7- موضوع لباس پوشیدن از دو جنبه حائز اهمیت است یکی این که پوشش زنان مرتبط با عقاید دینی است و دیگر این که از نظر اجتماعی واجد ارزش است.

بنابراین در ازدواج نحوه لباس پوشیدن نقش مهمی دارد که بایستی زوجین را بدان توجه داد. مشاوران باید در مسائل فرهنگی که برخاسته از اعتقادات و عادات ریشه دار است هیچ موردی را در زمینه ازدواج نادیده نگیرند و به زوجین آگاهی و اطلاعات لازم را بدهند.

8- در مورد رسم های غیر معقول و اعتقادات و باورها که نقش تعیین کننده در ازدواج دارند ، باید مشاوران جداً وارد عمل شوند و در رابطه با باورها و سنت هایی که غیر معقول بوده و ممکن است شالوده زندگی زناشویی را سست نماید ، اطلاعات لازم را بدهند و زوجین را در مورد عواقب بعدی آنها توجیه کنند.

وعده ازدواج ابزاری برای ارضای جنسی پسرها...!

بیش از 80 درصد از دخترانی که رابطه جنسی قبل از ازدواج را تجربه کرده اند و از این کار خود دچار عذاب وجدان شده اند دخترانی بودند که از سوی دوست پسر خود پیشنهاد ازدواج یا قول ازدواج به آنها داده شده است حتی دخترانی که هرگز تصور برقرای رابطه جنسی را قبل از ازدواج نمی کرده اند در این دام افتاده اند و از کرده خود پشیمان هستند در این بین حتی افرادی وجود داشته اند که اقدام به خود کشی کرده اند و یا از خانه خود فراری شده اند بیشتر دختران خیابانی خود طعم تلخ خیانت را تجربه کرده اند و زمانی که پشت سر خود را خالی می دیدند به ناچار پا به فرار گذاشته و برای سرپناه حاضر به خود فروشی شده اند سوالی میپرسم آیا لحظاتی لذت ارزش از دست دادن زندگی را دارد چرا برای خود ارزش قائل نمی شوید چرا بدن خود خود را به آسانی در اختیار یک انسان شهوت پرست قرار می دهید اکثر پسرها هرگز با کسی که با آنها رابطه جنسی داشته اند حتی فکر ازدواج هم نمی کنند و فقط شما را تاز مانی دوست خواهند داشت که شخص مناسبی را برای جایگزین کردن شما و یا برای ازدواج انتخاب کنند هیچ تعهدی هم نسبت به شما نخواهند داشت آیا اون پسری که به علت عدم برقراری رابطه جنسی شما را رها کند واقعا ارزش این را دارد که زندگی خود را ویران کنید فقط به خاطر اینکه نهایتش 5 ثانیه به اوج لذت برسد فراموش نکنید من یک پسر مجرد هستم و خیلی بهتر از شما هم جنسان هم رده سنی خودم را می شناسم اعتماد نکنید ارزش شما بیش از این حرفهاست یک پسر چه زمانی میتواند به شما پیشنهاد ازدواج دهد ؟  زمانی که خانواده اون پسر در درجه اول شما را بشناسند ، زمانی که وضعیت کارو زندگی آینده اون پسر مشخص باشد ، زمانی که خانواده شما در جریان باشد و خیلی چیزهای دیگر باید فراهم باشد تا این پیشنهاد داده شود نه اینکه وقتی کنار هم تو تاکسی و کنار آب و سینما و یا هرجای دیگه وقتی در آغوش هم هستید با کلماتی همانند اینکه تو مال من هستی و آینده من فقط با تو هست و از اینگونه حرفها فکر کنید که دیگه واقعا همه چیز تموم شده حرف من رو شاید شما متوجه نشید و پیش خود بگویید دوست پسر من با همه فرق داره اون اصلا اینطوری نیست بله همه رو نباید به یک دید نگاه کرد این درسته اما نبیادم بر حسب مسائل ظاهری اصل رو فراموش کرد آخه زندگی که فقط همخوابی و هم بستر شدنو دوست داشتنو عشق و این حرفها نیست خیلی از افراد که برای من ایمیل ارسال می کنند در دام همین حرفها افتادند و به چه کنم چه کنم افتادند همین دیروز ایمیلی داشتم از یک دختر 26 ساله که پرده خود را بواسطه قول ازدواج از جانب دوست پسر خود از دست داده بود این خانم به گفته خودش مذهبی هم بود الان خودش احساس ندامت می کرد .

دختر خانمها شما اسباب بازی نیستید شما عروسک نیستید شما انسان هستید شما ارزش بالایی دارید شما روزی مادر می شوید حتی پسرانی هم که قبل از ازدواج رابطه جنسی را تجربه کرده اند پس از ازدواج عذاب وجدان دارند رابطه جنسی قبل از ازدواج بر روابط زناشویی پس از ازدواج تاثیر مستقیم دارد ساده نباشید شاید همین آقائی که الان دوست پسر شماست و به شما قول ازدواج داده و از شما درخواست  رابطه جنسی کرده روزی به شما خیانت کند  مردی که نتواند جلوی شهوتش را بگیرد نمی تواند شما را خوشبخت کند چون مردان همیشه شهوت و غریزه جنسی بالایی دارند پس اگر الان خود را کنترل نکنند هیچ گاه نمی توانند کنترل کنند عاقل باشید چرا شما با برقراری رابطه جنسی دوست داشتنتون ثابت کنید چرا آنها با مقابله با شهوت خود دوست داشتنشون به شما ثابت نکنند؟

سخن آخر

شاید با نوشتن مطالب بالا باعث رنجش خاطر گروهی شده باشم عذر می خوام اما من بابت درج مطالب از جایی پولی دریافت نمی کنم پس هر چه می نویسم بر اساس تحقیقات شخصی اینجانب میباشد اکثر دختران پس از برقراری رابطه جنسی از کرده خود پشیمان می شوند برای پسرها از بین رفتن پرده بکارت شما اهمیتی ندارد نکته بعدی همان مقدار که دختر ها به خاطر دوست داشتنشون حاضر به برقراری رابطه جنسی  می شوند یک پسر هم می تواند به خاطر دوست داشتنش و اثبات این امر در مقابل شهوت خود مقاومت کند . نکته بعدی ازدواج یک امر ساده ای  نیست که به راحتی هر کسی این پیشنهاد را بر زبان بیاورد شما زمانی می توانید به پیشنهاد طرف مقابل فکر کنید که شرایط ازدواج اون طرف و خود شما از هر نظر روبه راه باشد فقط دوست داشتن و عشق شرط ازدواج نیست در کل باز هم اگر باعث رنجش خاطر دیگران شدم عذر می خوام با آرزوی موفقیت و کامیابی در تمامی زمینه ها  برای شما .

دوستیهای اینترنتی و عواقب آن

دوستیهای اینترنتی و عواقب آن

با عرض سلام به کلیه دوستان با توجه به مهم بودن نوع آشنایی و شناخت دو طرف تصممیم گرفتم این مطلب را در وبلاگ درج کنم

امروزه یکی از ابزارهای دوستی البته بهتره عرض کنم یکی از ساده تریم ابزارهای دوستی آشنایی از طریق چت میباشد به راحتی زمانی که در اتاق خود هستید بدون نمای Face 2 Face با هر کسی که بخواهید در تماس هستید خوب اینارو همه شما بهتر از من می دانید اما برخی افارد به دلیل عدم اعتماد به نفس و یا به دلایل کمبود هایی که دارند قادر نیستن در محیط اجتماع دوستی برای خود انتخاب کنند پس چت را بهترین محیط برای رسیدن به هدف خود می دانند معمولا بوسیله عکس های آقا و خانم خوشگل و جذاب که جای خود قالب می کنند چند روزی رو با یک سری حرفهای دروغ که عقده رسیدن به آنه موقعیت را دارند تلف می کنند آخرش چی؟ در بهترین حالت زمانی که همه چیز رو راست باشه هم مشکل  بوجود می آید چطور میشه دو نفر بدون اینکه همدیگر رو ببینند و همش با یکسری پی ام و دینگ و دونگ و یه سری اشکال پیوند دوستی و حتی بعضی ها پیوند ازدواج خود را می بندند آن شخصی که از طریق چت با شما آشنا شود مطمئن باشید با صد نفر دیگه هم آشنا می شود از کجا معلوم همون حرفهای که به شما زده رو به دیگران هم نزده باشد

آقا پسرها مواظب باشید:

چه برداشتی از دختری که دراید باهاش چت می کنید دارید آیا اکثر مواقع غیر از این نیست که قبل از هر اقدامی به شما پی ام میده اول Web plz یا ax plz یا cam plz خوب حالا اگر طرف شما رو دید و پسندید میره سراغ مسادل دیگر چنین دختری که فقط اولین شرط دوستی ظاهر طرف میباشد اصلا دوست خوبی نمی تواند برای شما باشد  چون هر زمان که از ظاهر شما خسته شد و یا ظاهر بهتری پیدا کرد میرود سراغ فرد دیگری البته این دختر ها اولین ضربه را خود می خورند چون ظاهر زیبا نشاندهنده باطن زیبا نیست به خاطر داشته باشید برخی از دخترها دوستی را سرگرمی می دانند و برای اینکه مقابل دوستان خود کم نیاورند دنبال یک دوست پسر با ظاهر زیبا و حالا اگر که یه ماشین اسپرت که کمکهاش رو پایین اورده باشند رو رینگ اسپرت و چراغ خطراش رنگ ماشین و سر اگزوز و خلاصه یه الاف به تمام معنا که با یه زنگ واسه خانم حاضر بشه و یه بابای پولدارم داشته باشه تا پاسخگوی عقده های خانم باشه بد نیست خلاصه آخر سر شما آقا پسر که خودت رو زرنگ فرض کردی  ضرر می کنی

دختر خانمها مراقب باشید:

بعضی پسرا یا بهتر بگم بیش از 80 در صد آقا پسرا  همونایی که می گن عاشقت هستند همونایی که می گن کوه رو برات جابجا می کنند و خلاصه 4 تا شعر که معلوم نیست از کجا پیدا کردند و اسمتو توش یه جورایی جا دادند و میگن اون هفته میاییم خواستگاری فقط و فقط  دنبال رسیدن به جسم و بدن شما هستند تا بواسطه اون شهوت خود را فروکش کنند حتما بارها دیدی تو چت طرف میاد میگه  salam asl plz خوب تو هم که جون می کنی تا جواب بدی یا این قدر دران بهت پی ام میدن که تسک بار ویندوزت اون پا یین رو میگم پر شده از پنجره افراد خلاصه با صد تا دینگ و دونگ جلب توجه میکنه اگه جوابش رو دادی که بعد از چندتا پی ام دیگه میپرسه اهل فلان برنامه هستی اگه گفتی آره که دیگه ولت نمی کنه حتی اگه دروع هم گفته باشی همچین آویزونت میشه که به خودت لعنت میفرستی اگه هم که جواب ندی  او ه او ه  وای وای هر چی فحش و ناسزا تو این چن د سال یاد گرفته رو به جنابعالی نسبت میده

فلسه نهایی دوستی های چتی:

خوب حالا فرض می کنیم همه چیز در بهترین شرایط باشه همه مثبت هستیم هم شما و هم طرفی که چت می کنید و به سلامتی با هم دوست شدید خوب هر زمان که تماس میگیرد با طرف و تلفنش اشغال چه حسی داره ؟ غیر از اینه که دلت زیره حوله نکنه با یکی دیگه آره  نکنه داره چت می کنه و 1000 تا فکر بیخودی خوب پسر خوب یا دختر خانم عزیز این میشه چی بی خودی عمرتونو صرف می کنید مگه میشه وابسته نشید به هم دیگه غیر ممکنه نمی گم دوستی بده بر عکس یکی از روابطی که تاکید می کنم باید وجود داشته باشد دوستی سالم بین دختر و پسر میباشد اما اولا همیشه صادق باشید و راست بگویید اون چیزی که هستید رو رو کنید اعتماد به نفس داشته باشید اگر قادر نیستسد ظاهر خود را زیبا کنید مطمئن هستم می توانید باطن زیبایی داشته باشید سعی نکنید از دوستی فقط و فقط دنبال مسائل جنسی این چیزا باشید ارزش دوستی خیلی با لا تر از این حرفاست  دوست داشتن رو یاد بگیرید تا دوست داشتن رو لمس کنید

حرف آخر:

اول از هر چیزی من رو ببخشید قصد توهین به کسی رو نداشتم سعی کردم با زبون خودتون بنویسم چون روزی هم سن و سال شما بودم و همه این دوستیهارو تجربه کردم شاید درست نباشه که بگم چند تا دوست دختر داشتم که از چت باهاشون آشنا شده بودم اما آخر عاقبتش زیاد جالب نبود غیر از اینکه وقتم بیهوده هدر رفت و احساساتم نابود شد  زود وابسته نشید بخدا عاشق شدن و دوست داشتن با وابستگی فرق داره زود احساس نکنید که عاشق شدید شاید خیلی ها هم از چت دوست خوبی پیدا کردن و خیلی ها هم کارشون به ازدواج رسیده و مشکلی نداشتند خوب  خدا رو شکر همیشه گفتم استثنا هم وجود دارد اما آیا شما هم یک استثنا هستید ؟ بیایید کلی فکر کنیم از هر وسیله ای خوبه که نهایت استفاده رو ببریم اما نه سوء استفاده اگر به شما می گم قبل از ازدواج رابطه جنسی نداشته باشید حتما به نفع شماست چون من بابت این حرفها پولی از کسی نمی گیرم و برام هم فرقی نمی کنه که شما رابطه داشته باشید یا نداشته باشید عقده رابطه جنسی هم ندارم که فکر کنید چون خودم نمی توانم پس از اینکه دیگران انجام بدهند حسادت کنم نه اصلا اینطور نیست ارزش شما بالا تر از این مسائل است دوستی در نظر خواهی با لحن تندی گفته بودند که چطور در امریکا سن رابطه جنسی به زیر 15 سال رسیده و مشکلی هم ندارند در پاسخ به این دوست باید عرض کنم اولا من خودم دورانی رو در امریکا تحصیل می کردم و اگر شما فقط شنیدید من با چشمان خودم دیدم در امریکا کودک 6 ساله تفنگ در دست خود می گیرد و آدم می کشد پس ما هم همین کارو انجام بدیم من با یکی از استادان امریکایی ارتباط نزدیکی دارم بهتره بدونید سن مجاز برای سکس بالای 17 سال است البته این سن بسته به موقعیت اجتماعی هر سال تفییر می کند اما تا سال 2006 که از 17 سال کمتر نشده بود در کل هیچ اجباری و الزامی نیست که نوشته های من و سایر دوستان رو عمل کنید از من گفتن بود حالا تصمیم گیری با شماست  بحث رو همینجا تموم می کنم و برای همه شما دوستان خوب آرزوی سعادت می کنم

انتخاب همسر و ازدواج

یکی از سخت ترین مراحل زندگی هر انسان انتخاب شریک مناسب برای زندگی خود میباشد هر انسانی در ذهنیت خود این شریک را پردازش کرده و آینده خیالی خود را بازسازی می کند طبیعتا شخص بازسازی شده بهترین است زیبا ترین است اما زندگی رویا نیست زندگی حقیقتیست تلخ و شیرین زیبا و زشت با تولد شروع می شود و با مرگ و یا در لفظ فلسفی با تولدی دیگر به اتمام میرسد همه ما روزی به دنیا آمده ایم و روزی از دنیا میرویم اما آیا همه ما طمع واقعی زندگی را چشیده ایم انتخاب های ما این زندگی را می سازد انتخاب همسر انتخاب رشته تحصیلی انتخاب شغل و ... اما انتخاب یک زوج  تاثیر مسفقیم روی انتخابهای بعدی ما دارد دوستان زیبایی طرف شما یک شرط انتخاب است اما بهتر است بدانیم ظاهر هیچ یک از انسانها در اختیار خود آنها نبوده زشت ترین و زیبا ترین انسانها هم ازدواج کرده اند چه افاردی بودند که علی رغم ظاهر خوب بهترین زندگی را همراه با خانواده خود تجربه کرده اند و بالعکس افرادی که زیبا رو بوده اند و هرگز فرصتی برای زندگی نداشته اند کلا در انتخاب همسر اولین معیارتان ظاهر نباشد چراکه زشت و زیبا بعد از گذشت چند ماه یا یکی دو سال کاملا عادی می شود به قول قدیمیها زن و مرد خوشگل مال مردم هستند زیبای همسر شما نه شکم شما را سیر می کند نه تاثیری در روند زندگی زناشویی شما دارد .

در زندگی هرکشی دوران پر شروشور جوانی را پشت سر می گذارد در این دوران کارهای عجیبی انجام می دهد که بعده ها به عملکرد خود می خندد دختران غریزه خودنمایی خود را بیشتر در سنین جوانی ابراز می دارند و پسران نگاههای آنچنانی خود را کم کم از دوران نوجوانی و جوانی شروع می کنند حس دوست داشتن حس عشق و علاقه ای که برگرفته از این خودنمایی ها و اون نگاهها باشد مقطعی است دختری پسری که 16 یا 17 سال سن دارند واقعا چه چیزی بین آنها ردو بدل می شود که باعث عشق میان آندو می شود چرا بارها دیدم افاید که از سنین 14 یا 15 سالگی با هم دوست بودندو بعد چند سال با هم ازدواج کردند و خدا رو شکر راضی هم بودند اما این در مورد همه صادق نیست زود تا یه چشم و ابرو میبینید نرید تو فکر ازدواج  ظرفیت خودتون را بالا ببرید اینطور نباشید که تا یه دختر که چشم و ابروی زیبا و صدای جذاب دارد دستش به شما بخورد خودتونو گم کنید خوب در بعضی افرادم که دیگه کار دست خودشون می دونو ...

دختران و زنان به صورت سمعی وابسته می شوند و پسران و مردان به صورت بصری یعنی چی ؟  یعنی اینکه امکان دارد خانمی با شنیدن صدا و لحن صحبت کردن آقایی به اون آقا ندیده وابسته بشود به هر حال هر کدوم ما تصویری از شخصی که اون طرف خط تلفن نشسته و با ما صحبت می کند ساخته ایم و این تصویر فقط از روی طرز صحبت و لحن بیان طرف میباشد اما آقایون زمانیکه یک نفر رو می بینند بدون اینکه خصوصیات اخلاقی طرف رو در نظر داشت هباشند ابراز می کنند که یک دل نه هزار دل عاشق شده اند واقعا این معیار خوبیست برای ازدواج؟

نکته ای که اهمیت زیادی دارد مطمئن باشید هیچ وقت شخصی که تمام خصوصیات مورد نظر شما را به عنوان همسر داشته باشد و به تمام نیازهای شما پاسخ دهد پیدا نخواهید کرد چه مرد و چه زن اگر فردی را انتخاب کردید که بیش از 70 درصد از خصوصیات مورد نظر شما را داشت اون شریک خوبی برای شما می تواند باشد به هر حال در ازای نداشتن 30 درصد خصوصیات مورد نظر شما شاید خص.صیات دیگری هم داشته باشد  و البته در زندگی می تواند میزان قابل توجه از خصوصیاتی که ندارد رو با کمک شما بهد ست بیاورد البته این رابطه کاملا دو طرفه است  دوستان عزیز زندگی فقط عشقو دوست داشتنو  رابطه جنسی و این حرفها نیست صددر صد زندگی سختیهایی هم دارد دعوا دارد مشاجره دارد بحث دارد بیماری دارد کار کردن دارد حالا امروزه که با توجه به مشکلات مادی اکثرا اجاره خانه و مشکل شغل و خیلی چیزای دیگه هم بهمراه دارد زندگی همین نیست که شما مدام بهم بگید عزیزم عاشقتم عزیزم دوست دارم باور کنید اینها همه عادی می شود دیگه از رابطه جنسی داغ تر که نداریم حتی روزی اون هم عادی می شود و کم کم حتی فراموش می شود عاقل باشید حتما مشورت کنید با کسی که قبولش داریدو البته موفق بوده که این موفقیت نباید فقط از دیده شما باشد بلکه از دیده دیگران هم باید شخصی موفق محسوب شود  زندگی سرتاسر ریسک است خیلی ها ریسک می کنند و موفق می شوند و خیلی ها هم متاسفانه شکست می خورند دوست داشتن رو خاص یک نفر بدونید چه کسی نزدیک تر از همسر به انسان

سخن آخر  نویسنده :

معیار انتخاب همسر یکی و دوتا نیستند تمامی جوانب رو در نظر بگیرید مهمترین تصمیم زندگی شما تصمیم ازدواج می باشد به خاطر داشته باشید هر انسانی فقط یکبار فرصت زندگی دارد پس درست و منطقی تصمیم گیری کنید  تا زندگی را به معنای واقعی لمس کنید زنده ماندن هنر نیست  این زندگی کردن است که امروزه هنر تلقی می شود پس سعی کنید هنرمند قابلی باشید اگر احساس می کنید مرد شده اید و می خواهید ازدواج کنید باید طوری رفتار و برخورد داشته باشید که دیگران هم حس کنند شما مرد شده اید دختران در خانواده به پدر خود تکیه میکنند و شما به عنوان شوهر باید تکیه گاهی به مراتب محکم تر برای همسر خود باشید تا آنها در کنار شما احساس امنیت کنند از هر لحاظ مسئولیت پذیری آسان نیست  دختران دست از زندگی تجملاتی بردارید سعی کنید کمک شوهر خود باشید نه اینکه مشکلی به مشکلات او اضافه کنید سازگار باشید تا طمع زندگی را بچشید  صبور باشید  با امید موفقیت برای تمام شما خوانندگان این مطلب امیدوارم ذره ای موثر واقع شده باشم اگر اینگونه بود به یاد من باشید